داکتر فیض الله نهال ایماق
ای لبت پًر خنده و چشم سیاهت، مست خواب
ایککی زلفینگ آره سیده، آی یوزینگدور آفتاب
نشه ی می میکند ، روی ترا غرق عرق
باده ایچسنگ توکیلور، ایککی قیزیل یوزدن گلاب
هر که بیند روی خوبت، پاک گردد از گناه
سینگه باققن بنده گه، محشر گونی، یؤقدور عذاب
بوالهوس در بزم وصلت محرم و من نا امید
طالعیم شومدور، بختیم زبون، حالیم خراب
بنده « جامی » شد، غلامت گرچه افلاطون بود
اسره گیل، یا سقله گیل، یا سات،یا بیرگیل جواب